فرهاد شیرزاد - اپلیکیشن هواشناس

فرهاد شیرزاد - اپلیکیشن هواشناس

یکی از اپلیکیش های منتشر شده در کافه بازار که توانست در مدت کم نظر تعداد زیادی از کاربران را به خود جلب کند، "هواشناس" است. در ادامه گفتگویی با تولیدکننده این برنامه داریم.

ما بازیگر های بزرگی در این صنعت (تولید نرم افزار) نداریم و دلیلش هم عدم ثبات در زیرساختهامون هست وگر نه مانند نقاط دیگر دنیا پتانسیلهای زیادی رو در ایران داریم که میتونند موثر باشند.
لطفا به صورت مختصر خودت رو معرفی کن. فرهاد شیرزاد هستم برنامه نویس و دانشجوی دوره کارشناسی ارشد-هوش مصنوعی. ۵ الی ۶ سالی میشه که برنامه نویسی رو به صورت حرفه ای انجام میدم و در این مدت بیشتر برای شرکتها کارکردم و بعضا هم کارهایی به صورت شخصی انجام دادم که به صورت عمومی منتشر شدن. اولین محصولی که تولید کردید مربوط به چه سالی میشه و خودت چه نمره ای به اون می دی؟ فکر میکنم سال ۸۷ بود که یک نرم افزار آموزشی ساختم و تونستم با شرکتی قرارداد ببندم و وارد بازار بکنم و درامد خوبی هم داشت. یک نرم افزار آموزش زبان انگلیسی بود که به صورت پک سی دی وارد فروشگاههای عرضه نرم افزار شد و استقبال خوبی هم از اون شد و میتونم نمره ۱۵ از ۲۰ رو بهش بدم. به لحاظ فنی عالی نبود ولی به لحاظ تجاری خوب بود. نام موفق ترین محصولی که تولید کردی چیه؟ اگه ممکنه اطلاعات حدودی در مورد زمانی که برای ساخت اون صرف کردی، تعداد کاربرانی که جذب کرده و میزان فروش اون در اختیارمون بزار. بیشتر کارهای من برای شرکتها و افراد دیگر  بوده و اغلب هم از سرنوشت نرم افزار تابحال اطلاعی ندارم. اما در هر حال نرم افزار «هواشناس» شاخص ترین کاری هست که میتونم بهش اشاره کنم که راضی کننده بوده. من برای هواشناس در حدود دو ماه زمان صرف کردم و پیش بینی دانلود بسیار بالایی رو برای اون داشتم چرا که میدونستم چی ساختم و چه نیازی رو برای کاربر ایرانی برطرف کردم اما میزان دانلود اون خیلی بیشتر از پیشبینی های من شد و در ده روز اول انتشار بیش از ۵۰۰ هزار بار دانلود شد و مدتی بعد هم به مقدار یک میلیون کاربر رسید و دوباره کم شد. اصولا به دلیل ماهیت نرم افزار که هواشناسی هست و هیچ چیز در اون قطعیت نداره، نرم افزار به میزان زیادی از دستگاههای کاربران حذف میشه! کاربرها انتظار پیش بینی ۱۰۰٪ دقیق وضعیت آب و هوا رو دارند و کافیه که هواشناس یک بار اشتباه کنه! یادمه سال گذشته که در تهران طوفان شد و حتی هواشناسی کل کشور نتونسته بود پیش بینیش کنه من حدود ۲۰۰الی۳۰۰ تا ایمیل گرفتم که چرا نتونستید این رو پیش بینی کنید و بخاطر همین ما نرم افزار رو پاک میکنیم! در حالی که کاری که هواشناس انجام میده پردازش روی تصاویر ماهواره ای هست و ممکنه بعضا با واقعیت کمی متفاوت باشه.  در مورد درآمد هم باید بگم که هواشناس بسیار خوب عمل کرده و بیش از ۸۰ درصد درآمدش هم از طریق تبلیغات داخلش بوده. در حالت کلی تبلیغات داخل نرم افزار روش بسیار پایدار تری نسبت به فروش نرم افزار هست و هواشناس هم استفاده روزانه داره و در حال حاظر فکر میکنم یکی از ۳ رسانه موفق سیستم تبلیغاتی عدد باشه. کار رو از چه سالی و با چند نفر  شروع کردی و در حال حاضر چند نفر هستین؟ برنامه نویسی موبایل رو از ۳-۴ سال پیش شروع کردم و قبل از اون هم چند سال در حوزه وب و دستکاپ فعالیت هایی داشتم و در این مدت همیشه تنها کار کردم و در حال حاضر هم همینطوره. اوایل به دلیل محدودیت ها و در حال حاظر به دلیل تجربیات! همیشه دوست داشتم خودم تنها کار کنم ولی چند بار وسوسه شدم و برای کار به شرکتهایی رفتم که فکر میکردم میتونند باعث پیشرفتم بشن یا فرصت انجام کارهای بزرگ رو خواهم داشت که در تمام موارد ناامید شدم و همین باعث شده که خودم به فکر ایجاد تیم یا شرکت نباشم! اصولا این مقوله بسیار سخت و پیچیده هست و من نمیخوام فعلا درگیر مشکلاتش بشم. اگر زمانی شرایطش بود که بتونم عضو تیمی باشم که بتونه خوب و عالی در مسیرش حرکت کنه حتما این کار رو خواهم کرد اما فعلا برنامه ای برای اینکار ندارم و ترجیح میدم به تنهایی کار انجام بدم. آیا خودت از محصولاتی که تولید کردی استفاده میکنی؟ بله! در واقع من تمام کارهایی که انجام دادم و به صورت عمومی منتشر شده بر روی پلتفرم اندروید بوده و در تمام موارد هم با هدف تفریح و نیاز شخصی به اونها بوده. یادم میاد که تبلیغات نرم افزاری رو دیدم که برای سیستم عامل iOS تولید شده بود و کاری که میکرد این بود که وضعیت آب و هوا رو به صورت ساعت به ساعت در داخل یک ساعت عقربه ای نشون میداد و من خیلی از این ایده خوشم اومد، هیچ نمونه ای برای اندروید پیدا نکردم ولی دوست داشتم که از همچین چیزی استفاده کنم  و در یک آخر هفته شروع کردم به ساخت هواشناس که بعدا امکاناتی هم بهش اضافه کردم که شد همین محصولی که میبینید.  کدام یک از محصولاتی که تولید کردی را بیشتر از همه دوست داری؟ شاخص ترین نرم افزاری رو که تولید کردم و به صورت عمومی منتشر شده همین هواشناس هست که کمی بیشتر از بقیه روش وقت گذاشتم  اما متاسفانه اون هم به دلیل مشغله زیادی که داشتم ناتموم موند و نتونستم با اون کیفیتی که دلم میخواست تمومش کنم و همین الان هم حدود یک سال هست که نتونستم براش آپدیتی منتشر کنم.  اصولا برای ادامه سیر سعودی باید حمایت بشیم که من هیچ حمایتی ندیدم. من بارها در جاهای مختلف برای کارهایی که کردم تقدیر شدم و ظاهرا ازم حمایت شده اما من این رو کافی نمیبینم. اینکه جایزه نقدی یا تندیس به من تعلق بگیره دردی رو دوا نمیکنه! من خودم تعجب میکنم که این مراسمات و جوایز دقیقا برای چه منظوری هست؟ از من تقدیر میشه به عنوان سازنده برترین نرم افزار و این یک معنی داره و اونهم اینه که من میتونم کارهای بزرگتری رو انجام بدم اما کسی نیست که زیرساخت ها رو برای این منظور مهیا کنه! در همین حال میبینیم که برخی سازمانها نرم افزارهای خارجی رو با قیمت های هنگفت میخرند و ظاهرش رو فارسی میکنند و در نهایت هم پروژه شکست میخوره! انگار که همه چیز جوری برنامه ریزی شده که ما دیده بشیم و در نهایت بریم و برای شرکتها کار کنیم که اغلب اونها کارهای روتین و مشخصی رو انجام میدن و ایجاد تغییر و تاثیر گذاری در اونها سخت و زمان بر هست. در نهایت باید بگم از فکر و ایده نو کسی حمایت نمیکنه. نیت و قصدش هم اگر باشه در واقعیت چیزی مشاهده نمیشه. به همین دلیل کمتر پیش میاد که کاری انجام بدیم که واقعا دوستش داشته باشیم.  آیا تا به حال پروژه ای داشتی که با شکست مواجه شده باشه؟ اگه داشتی دلیل این شکست چی بوده؟ بله زیاد بوده! در بیشتر موارد اشتباه خودم در تشخیص نیاز و شناخت خود کاربرهام بوده. در بعضی موارد هم عواملی مثل روالهای غلط در بعضی اپ استورها و توزیع کننده ها باعث شکست و به باد رفتن زحماتم شده. البته خدا رو شکر برای هیچ کدام از این کارهایی که انجام دادم و شکست خوردم زمان زیادی صرف نکردم و در عوض تجربیات زیادی رو بدست آوردم. یادم هست که دو سال پیش نرم افزاری رو در یک مارکت منتشر کردم اما نرم افزار من به همراه ۶-۷ تا نرم افزار دیگه با هم در یک زمان منتشر شد و تقریبا کسی اون رو ندید و خود محصول هم طوری نبود که ارزشش رو داشته باشه برای هزینه تبلیغاتی صرف بشه و تنها کاری که میشد کرد قبول شکست و عبور از اون بوده!   از چه نرم افزار و یا اپلیکیشن هایی برای تولید محصول و مدیریت وظایف و پروژه استفاده میکنی؟ من در حال حاظر از نرم افزار های شرکت اپل برای کارهای روزمره و کارم استفاده میکنم و هر کاری بخوام انجام بدم نسخه هماهنگ با سیستم عامل OS X رو استفاده میکنم. برای برنامه نویسی با توجه به شرایط و مشخصات پروژه اقدام به انتخاب ابزارها میکنم و در این زمینه هیچ محدودیتی برای خودم قرار ندادم. من سعی میکنم از تکنولوژی های استاندارد و اوپن سورس استفاده کنم که محدود به ابزار خاصی نباشم. اما اندروید استودیو، اکس کد، لینوکس و نرم افزارهای کوچک دیگری هستند که همیشه ازشون استفاده میکنم. در خیلی از برنامه ها بیش از ۸۰ درصد کار در بخش سرور هست که معمولا از کتابخانه ها و ابزارهای اوپن سورس روی لینوکس استفاده میکنم. برای مدیریت کد ها از Git  و برای مدیریت کارها و ارتباط با کارفرما از Trello استفاده میکنم و اگر پروژه بزرگ باشه و افراد زیادی توش دخیل باشند از Phabricator برای مدیریت کار استفاده میکنم. از چه سخت افزاهایی برای تولید اپلیکیشن و یا بازی استفاده میکنی؟ در حال حاظر هسته اصلی کارم روی سخت افزار های اپل هست و در کنار اون از پی سی برای تست و موارد دیگه استفاده میکنم. به استفاده از چند مانیتور عادت کردم و معمولا به این روش کار میکنم.
 من طرفدار پروپاقرص تحصیلات آکادمیک هستم و کاملا در مقابل این ایده قرار دارم که برای موفق شدن باید دانشگاه رو رها کرد.
آیا تحصیلات در کارت موثر بوده؟ قطعا! درکی که از این کار دارم در سایه همین تحصیلات بوده. من طرفدار پروپاقرص تحصیلات آکادمیک هستم و کاملا در مقابل این ایده قرار دارم که برای موفق شدن باید دانشگاه رو رها کرد. البته اینکه عموما دانشگاهها ناکارامد هستند بحث جدایی هست و من کاملا قبولش دارم اما جایگزینی هم برای این سیستم ناکارامد در خاطرم نیست. من گاهی با خودم فکر میکنم که آیا میتونم اسم ۵ تکنولوژی عمومی و مصرفی رو در حوزه فناوری اطلاعات اسم ببرم که واقعا بنیادین و انقلابی باشند و در ده سال اخیر به وجود اومده باشن و امروز ازشون استفاده کنیم؟ واقعا نمیتونم این لیست ۵ تایی رو کامل کنم چرا که چیزی به ذهنم نمیرسه. فکر میکنم ما دچار یک توهم هستیم که علوم کامپیوتر رو برابر تکنولوژی میدونیم!  هر چه داریم ریشه اش به ۳۰الی۴۰ سال پیش برمیگرده و ما صرفا فرایند ها رو کمی راحت تر کردیم! ما اغلب تعداد ترانزیستور ها رو زیاد کردیم. در واقع ما به لحاظ فنی پیشرفت کمی داشته ایم و مثلا تصمیم یک مدیر در مقام شرکت باعث یک انقلاب در نحوه استفاده ما از ابزار ها شده. اگر ایده ای داریم که احتمال میدیم دنیا رو عوض میکنه قطعا بهترین راه اینه که از دانشگاه و هر جای دیگری که در اون هستیم بیاییم بیرون و بریم سراغ اون اما اینکه فکر کنیم اگر از دانشگاه بیاییم بیرون میتونیم کارهای بهتری انجام بدیم قطعا اشتباه هست چرا که نیاز های مردم دیگه از مرز یک صفحه استاتیک وب که چیزهایی رو از دیتابیس میخونه و نمایش میده عبور کرده. فکر میکنم در صورت امکان و فراهم بودن بستر ها بهتر هست برای انجام کارهای نو و جدید بریم سر کلاس درس بشینیم و نوآوری های جدید خلق کنیم تا اینکه چند نفر رو دور خودمون جمع کنیم و بگیم حالا باید چیکار کنیم؟ در ابتدا و قبل از کسب درآمد، چطور حمایت مالی میشدی؟ قبل از اینکه کارم رو تو این حوزه شروع کنم حمایتهای خانواده بی دریغ بوده و جای قدردانی داره. گرافیک و رابط کاربری چقدر در موفقیت یک برنامه یا بازی میتونه موثر باشه؟ قطعا موثر هست و هیچ بحثی روی این مساله ندارم. مساله ای که هست اینه که رابط کاربری باید در درجه دوم اهمیت پیدا کنه. نرم افزار باید کار کنه و نیاز های کاربر رو رفع کنه و رابط کاربری خوب باید فرایند استفاده رو لذت بخش تر و راحت تر بکنه نه اینکه خودش اصل باشه. نرم افزارهای زیادی رو میبینم که شبیه نرم افزارهای خارجی معروف هستند اما معمولا کاری انجام نمیدن و بعد از یکی دو نسخه به کل رها میشن و توسعه دهنده سراغ کار دیگری میره. اما یک فرمول اساسی وجود داره و اون هم اینه که هر نرم افزاری برای بقا و پیشرفت خودش نیاز داره تا علاوه بر اینکه خرج خودش رو دربیاره، باید برای سازندش سود هم داشته باشه و این درامد و سود رو رابط کاربری برای ما تامین نخواهد کرد! هسته اصلی بیزینس و کارمون هست که کاربر با اون درگیر خواهد شد و بیشتر تمرکز ما باید روی این موضوع باشه. زمانی که کارمون گسترش پیدا کرد میتونیم و باید متخصص هایی در حوزه رابط کاربری به تیممون اضافه کنیم که کارمون رو بهتر کنند. صرف زمان زیاد بر روی رابط کاربری در شروع کار برای گروهها و شرکتهای کوچک رو کار اشتباهی میدونم. البته مساله UX رو باید جدا از گرافیک نرم افزار بدونیم و من این موضوع رواصل کار میدونم. در چند دهه اخیر، اصل معماری نرم افزار بوده و UX نتیجه اون معماری، اما الان UX تبدیل به اصل شده و معماری نتیجه اون. نقش تبلیغات یا بطور کل مارکتینگ رو در فروش یک محصول چطور میبینی؟ آیا خودت برای فروش محصولاتت از روش های مارکتینگ استفاده کردی؟ این موضوع هم بدیهی هست و به هیچ وجه نمیشه منکر اهمیت این موضوع شد. من خودم شخصا تجربیاتی در این زمینه داشته ام اما زیاد نبوده چرا که کار بزرگی انجام ندادم که مارکتینگ گسترده ای هم نیاز داشته باشه. مساله ای که برای من مهم هست و فکر میکنم تا حدودی درست باشه اینه که کیفیت کار تا حد زیادی از هزینه های مارکتینگ و تبلیغاتی کم میکنه و در واقع برمیگردیم به همون مساله که باید برگردیم به کلاسهای درس و پایه های ایجاد نرم افزار های خوب رو یاد بگیریم که بحث مارکتینگ هم تا حدود زیادی برامون حل بشه. من هیچ تبلیغی برای هواشناس انجام ندادم اما در ده روز بیش از ۵۰۰ هزار کاربر داشتم! دلیلش کیفیت خوب محصول بود.منظور از کیفیت شناخت نیاز صحیح کاربر ایرانی و پیاده سازی خوبش هست. اگه ممکنه درمورد محصول بعدی که قرار هست تولید کنی، کمی توضیح بده ؟ در حال حاظر در حال برنامه ریزی برای انجام کاری هستم که تا چند ماه آینده منتشر خواهد شد و میتونم بگم اولین کاری خواهد بود که واقعا روش انرژی میزارم و چیزی خواهد بود که ازش رضایت دارم. البته تمام زمانم رو روی این موضوع نمیگذارم و مجبورم به پروژه ها و درس دانشگاه برسم.  میتونید به یک سرویس فکر کنید نه یک نرم افزار، مستقل از پلتفرم و بر مبنای شبکه های اجتماعی که بعد ها ممکنه سخت افزار مکمل هم براش تولید بشه
در کارهایی که انجام دادم همیشه یک چیز مد نظرم بوده که افراد مهم تر از تخصصها هستند. طرز تفکر افراد مهمه و مهم هست که دیدشون در باره کاری که قرار هست انجام بشه چیه.
در جذب نیرو برای تیم چه نکاتی رو مد نظر میگیری؟ در کارهایی که انجام دادم همیشه یک چیز مد نظرم بوده که افراد مهم تر از تخصصها هستند. طرز تفکر افراد مهمه و مهم هست که دیدشون در باره کاری که قرار هست انجام بشه چیه. من شخصا علاقه ای به همکاری با افرادی که درگیر یک تکنولوژی یا زبان برنامه نویسی خاص هستند و خودشون رو متخصص اون حوزه میدونند ندارم. فکر میکنم اینها ابزار هستند و خوب هست که به چند تای اونها تسلط داشته باشیم اما فکر میکنم راه درست این باشه که بگیم من برنامه نویس هستم نه اینکه بگیم من برنامه نویس فلان زبان هستم! اگر روزی تصمیم به ایجاد یک تیم بگیرم شخصیت و دید افراد تیمم برام مهم هست و زمان کافی برای یادگیری ابزارها خواهند داشت. برام مهم هست که پیرو روشهای سنتی هستند یا به فکر شکستن تابو ها و سنتهای قدیمی و کند هستند. به فکر ایجاد تغییر هستند یا کپی کاری رو روشی برای تسریع فرایند ها میدونند. چه پیشنهادهایی برای افراد تازه کاری که دوست دارن به عنوان یک توسعه دهنده یا برنامه نویس مطرح بشن، داری؟ وقتتون رو با برنامه ساختن هدر ندید! امروز یکی فردا هم یکی دیگه!  اگر برای تفریح اینکار رو میکنید به راه خودتون ادامه بدید اما اگر قصد کار حرفه ای و کسب درامد از این راه رو دارید باید اول بدونید چی دارید میسازید! اولین فکری که به ذهنتون اومد نباید تبدیل به کد بشه. به سرویس و ارائه خدمت فکر کنید نه یک برنامه که قرار نیست نسخه ۲.۰ اون منتشر بشه. درسته باید بعضی چیزها رو تجربه کرد اما میشه از تجربیات دیگران هم استفاده کرد. من هم قبلا همینکار رو میکردم و میدونم که اشتباه هست. فکر میکنم روش درست این باشه که برنامه ریزی کنیم برای ساخت نرم افزاری که برای ۵  سال آینده اون پیش بینی هایی کردیم و شروع کنیم. ممکنه شکست بخوریم و کاملا رهاش کنیم اما مهمه که اول کار چه دیدی داریم. نباید بر اساس حدثیات و با تکیه بر شانس شروع کنیم. استراتژی نباید این باشه که اگر این نشد میرم سراغ بعدی و وقت زیاده... یادمون باشه که ما از پیشرفتهامون انرژی میگیریم و تنها راه تضمین این موضوع اینه که قبل از شروع خوب فکر کنیم. ساده ترین کاری که میشه کرد اینه که بشینیم و بررسی کنیم که نرم افزار های معروف در دنیا به چه دلیل محبوب شده اند و فکر میکنم به نتایج خوبی برسیم.در واقع منظورم این هست که به جای ساخت یک نرم افزار، برای ساخت یک استارتاپ فکر کنند. آینده صنعت اپلیکیشن و بازی های موبایل در ایران رو چطور میبینی؟ حتما روزهای خوبی در پیش هست و امیدوارم با درک صحیح مسئولین زیرساختهای مورد نیاز این حوزه آماده بشه. کلید پیشرفت ورود سرمایه به این حوزه است که الان وضعیت نابسامانی رو داره و این موضوع هم بستگی به این داره که سرمایه گذارها این حوزه رو پایدار و قانونمند ببینند. ما بازیگر های بزرگی در این صنعت نداریم و دلیلش هم عدم ثبات در زیرساختهامون هست وگر نه مانند نقاط دیگر دنیا پتانسیلهای زیادی رو در ایران داریم که میتونند موثر باشند. بازی کلش آف کلنز رو شرکتی هزاران کیلومتر دورتر از ما در یک کشور دیگر ساخته و در اینجا تا یک ماه پیش دو تا از سه نرم افزار پر فروش معروف ترین مارکت موبایل ما آموزش اون بازی بود! این نشون میده علاوه بر این که این صنعت در کل پولساز هست، در ایران هم پتانسیل ساخت و فروش اون وجود داره اما زیرساختش مهیا نیست که نمیتونیم برای چیزی که مشخص هست درامد زا هست سرمایه گذار پیدا کنیم. در آخر هر حرفی که داری بگو. مهم ترین چیزی که به ذهنم میرسه اینه که دوستانی که میخوان در این حوزه فعالیت کنند باید بدونن که برای انجام کارهای بزرگ نباید وقت رو از دست بدن. کارهای کوچیک رو شروع نکنند بهتر هست. برای انجام کار بزرگ، بزرگ فکر کنند اما کوچیک قدم بردارند. در نهایت هیچ شکستی در کار نیست و هر چه که هست یک سری تجربه های تلخ هست. متشکرم.

اینها را هم بخوانید