0

تغییر فرآیند حضور در ونیز؛ نقش مؤسسات در تصمیم‌گیری‌ها بازنگری می‌شود

تغییر فرآیند حضور در ونیز؛ نقش مؤسسات در تصمیم‌گیری‌ها بازنگری می‌شود
بازدید 4

خبرگزاری مهر -گروه هنر-آزاده فضلی؛ اداره‌کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره مدیریت جدید خود قرار است در مسیر گسترش دیپلماسی فرهنگی و حمایت از هنرمندان فعالیت کند که البته در مسیر تحقق این مهم، با چالش‌های ساختاری و اجرایی متعددی مواجه خواهد بود. آیدین مهدی‌زاده مدیرکل جدید مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ است روز ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ از سوی وزیر فرهنگ به این سمت منصوب شد. وی تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان البرز به پایان رسانده، دانش آموخته مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته طراحی صنعتی از دانشگاه هنر و فارغ‌التحصیل رشته برنامه‌ریزی و آموزش در مقطع دکترا است. از جمله سوابق مدیریتی و اجرایی مهدی‌زاده، می‌توان به معاون آموزش مدیرکل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دبیر هفتمین جشنواره ملی اسباب‌بازی، رئیس دبیرخانه شورای نظارت بر اسباب‌بازی، مدیر مسئول فصلنامه تحلیلی و پژوهشی هنر و طراحی صنعتی چهارباغ، عضو کارگروه ستاد فناوری‌های نرم و صنایع خلاق معاونت علمی ریاست‌جمهوری، داور و عضو کارگروه در چندین جشنواره فرهنگی و هنری و تدوین سند ملی تحول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشاره کرد.

پس از گذشت بیش از ۲ ماه از انتصاب او به مدیرکلی مرکز هنرهای تجسمی، به بهانه ارائه گزارشی از عملکردش، گفتگویی صریح با آیدین مهدی‌زاده داشتیم که وی در این گفتگو از پشت‌صحنه تصمیم‌ها، فعالیت‌های اجرایی، نظارت بر گالری‌ها، مسائل حقوقی هنرمندان، جشنواره تجسمی فجر و آئین نامه آن، مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و روند آماده‌سازی حضور ایران در بینال هنر ونیز سخن گفت.

در ادامه، بخش اول این گفتگو را که درباره چالش‌های پیش‌روی مرکز هنرهای تجسمی، نحوه تعامل اداره‌کل با مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر و نحوه حضور ایران در شصت و یکمین بینال هنر ونیز است، می‌خوانید:

* آقای مهدی‌زاده در مسیر مدیریت هنرهای تجسمی کشور، در ابتدای کار چه چالش‌هایی پیش‌بینی‌نشده‌ای داشتید؟

وقتی وارد اداره کل هنرهای تجسمی شدم، با مواردی مواجه شدم که انتظارش را نداشتم. این تجربه برای کسی مثل من که بیش از ۱۰ سال در حوزه‌های فرهنگی سابقه مدیریت جدی دارم، خیلی معنادار بود. این را بی‌تعارف عرض می‌کنم؛ گفتگوهایی مثل همین مصاحبه در روشن‌تر شدن مسیر بسیار مؤثر خواهد بود. هم بازخوردی که از مخاطبان می‌گیریم مهم است، هم بازنگری خودمان بعد از انتشار که متوجه شویم چقدر هنوز خلأ داریم.

تغییر فرآیند حضور در ونیز؛ نقش مؤسسات در تصمیم‌گیری‌ها بازنگری می‌شود

در حوزه بین‌الملل، یکی از اهداف مهم ما «دیپلماسی هنر» است؛ همه تأکید دارند که هنرهای تجسمی ایران در سطح جهانی آن‌طور که باید دیده نشده و جایگاهش تثبیت نشده است

با این حال، معتقدم که دوستان در زمان خودشان بهترین عملکرد را داشتند. تصمیم‌هایی که شاید امروز کارایی نداشته باشند در زمان خودش منطقی و کارآمد بودند برای مثال، در حوزه بین‌الملل، یکی از اهداف مهم ما «دیپلماسی هنر» است. از ابتدا که وارد شدم، بر این موضوع با توجه به تاکید معاون هنری و وزیر فرهنگ توجه داشتم، همچنان که در حکم وزیر خطاب به من، به آن اشاره شده است. همه تأکید داشتند که هنرهای تجسمی ایران در سطح جهانی آن‌طور که باید دیده نشده و جایگاهش تثبیت نشده است. ما سینما را تا حدی در این عرصه معرفی کرده‌ایم اما هنرهای تجسمی هنوز در حاشیه است.

با همکاری‌هایی که در بخش‌های مختلف اداره کل انجام شده است و ظرفیت فرانهادی، تلاش کردیم دوباره ساختار بین‌الملل را فعال کنیم. البته در مقطعی برخی به این نتیجه رسیدند که این بخش ضرورتی ندارد یا باید به موزه یا معاونتی دیگر واگذار شود اما ما مجدد به این نتیجه رسیدیم که تمرکز این ساختار نباید از اداره‌کل گرفته شود. این حوزه نیاز به حکمرانی و راهبری جدی دارد و اداره‌کل باید این مأموریت را حفظ کند.

نکته مهم دیگری که در بدو ورودم، متوجه شدم این بود که انجمن‌ها بسیار فعال هستند، یعنی واقعاً خودشان تکلیف‌شان را می‌دانند و با نظم و جدیت کار می‌کنند. البته برخی مسائل حقوقی و ثبتی وجود دارد که در حال رایزنی و پیگیری‌اش هستیم، ولی ما سعی کردیم به‌جای دخالت مستقیم، رویکرد هدایت و حمایت را داشته باشیم. این مسیر هم به استقلال هنری آسیب نمی‌زند و هم کمک می‌کند اداره‌کل به وظیفه ساختارسازی و سیاستگذاری‌اش عمل کند.

اگر همه‌چیز طبق برنامه پیش رود، امیدوارم تا گزارشی که شش ماه دیگر یا دست‌کم تا پایان سال منتشر خواهیم کرد، بتوانیم نشان دهیم که این اقدامات به نتایج ملموسی رسیده‌اند.

* یکی از پرسش‌هایی که همیشه برای من و احتمالاً خیلی از مخاطبان وجود دارد، نحوه تعامل اداره‌کل با مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر است. لطفاً در مورد کاری که این مؤسسه قرار است در کنار شما در اداره کل هنرهای تجسمی انجام دهد، توضیح بدهید و اینکه نقش مؤسسه هنرهای تجسمی معاصر در تعامل با اداره‌کل چگونه تعریف شده است؟

سوال بسیار خوبی است، چون همیشه بخشی از ابهام‌ها به همین موضوع مربوط می‌شود. ببینید، ما یک تعریف کلی در کشور داریم تحت عنوان اصل ۴۴ قانون اساسی و سیاست‌های کلی واگذاری، خصوصی‌سازی و برون‌سپاری فعالیت‌های اجرایی. در این چارچوب، مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر به‌عنوان بازوی اجرایی تعریف شده اما واقعیت این است که تصور رایج درباره عملکرد این مؤسسه گاهی از واقعیت فاصله دارد. نمی‌شود همه کاستی‌ها را به مؤسسه نسبت داد. برخی مشکلاتی که مردم یا رسانه‌ها مطرح می‌کنند، مربوط به دوره‌هایی است که شاید مثلاً در دوره‌هایی برخی امور دچار نقص بوده اما بعد از آن اصلاح و مسیر رو به جلو شده است. این‌طور نیست که بگوییم همه کم‌کاری‌ها مربوط به مؤسسه بوده است. مؤسسه نقش اجرایی دارد، نه تصمیم‌گیری. هرچه انجام می‌دهد، بر اساس پروتکل‌ها، آئین‌نامه‌ها، یا تفاهم‌نامه‌هایی است که از سوی اداره‌کل یا نهادهای بالادستی به آنها ابلاغ می‌شود.

* یعنی مؤسسه در واقع نقش بازوی اجرایی را دارد و تصمیم‌ها از سوی مدیران دیگر مراکز گرفته می‌شود؟

دقیقاً همین‌طور است. این نکته را باید به شفاف‌ترین شکل ممکن به مخاطبان منتقل کنیم. وقتی ما درباره «مؤسسه» صحبت می‌کنیم، منظورمان صرفاً این یک مؤسسه خاص نیست. مثلاً در حوزه‌های دیگر، مثل موسیقی، انجمن موسیقی یا دفتر موسیقی هستند. اما تفاوت مهمی وجود دارد؛ انجمن‌ها معمولاً وجه «مشورتی» دارند و در سیاستگذاری نیز مشارکت فعال می‌کنند، چون از دل صنف بیرون می‌آیند اما مؤسسات صرفاً در حوزه اجراییات تصمیم‌گیر هستند نه سیاست‌ها. یعنی به آنها ابلاغ می‌شود که فلان برنامه یا فعالیت را اجرا کنید و آنها در چارچوب وظایفشان انجام می‌دهند.

تغییر فرآیند حضور در ونیز؛ نقش مؤسسات در تصمیم‌گیری‌ها بازنگری می‌شود

در مورد هنرهای تجسمی، هنوز در ساختارمان با یک‌سری ناهماهنگی‌ها مواجهیم که به‌تدریج در حال بررسی و اصلاح آنها هستیم مثلاً بعضی‌ها می‌گویند چرا مؤسسه‌ای مثل انجمن خوشنویسان ایران در شورای سیاستگذاری دوسالانه‌ها نقش ندارد؟ پاسخ روشن است؛ چون مؤسسه ساختار اجرایی دارد، نه صنفی.

* در مورد مرکز هنرهای نمایشی و دفتر موسیقی وزارت فرهنگ، اما ما چنین تعاملاتی را با انجمن‌های مربوطه نمی‌بینیم. آیا این انجمن‌ها نیز همچون مؤسسه توسعه هنرهای معاصر چنین رویکرد و عملکردی دارند؟

خیر، برای مثال ما در شورای سیاستگذاری دوسالانه خوشنویسی، نماینده انجمن خوشنویسان ایران را می‌آوریم، چون آنها واقعاً در سیاست‌گذاری نقش دارند اما مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر فقط در حوزه اجرا تصمیم‌گیری می‌کند، آن هم فقط درباره عملیات اجرایی خودش. در سطح کلان، جهت‌گیری حوزه هنرهای تجسمی بر عهده اداره‌کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و تصمیم‌گیرنده نهایی برای راهبردها و سیاست‌های کلی ما هستیم. بنابراین مؤسسه توسعه هنرهای معاصر نمی‌تواند مستقلاً سیاستگذاری کند. ساختار قانونی ما هم همین را می‌گوید؛ مثلاً قانون حمایت از انجمن‌ها، دولت را موظف کرده که از ظرفیت انجمن‌ها استفاده کند و ما دقیقاً همین کار را می‌کنیم. در حال حاضر تلاش می‌کنیم که این ساختارها را روشن‌تر، شفاف‌تر و قابل‌فهم‌تر برای جامعه هنری و رسانه‌ها تعریف کنیم.

اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم، نه مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر مقصر همه اتفاقات است و نه اداره‌کل بی‌نقص عمل کرده است. بخشی از مسیر به بازنگری در نحوه تعامل و تفویض اختیار به مؤسسات اجرایی بازمی‌گردد. این موضوع الان در دست بررسی است و امیدوارم با شفاف‌سازی بیشتر، مسئولیت‌ها هم برای نهادها و هم برای افکار عمومی دقیق‌تر روشن شود.

نه مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر مقصر همه اتفاقات است و نه اداره‌کل بی‌نقص عمل کرده است. بخشی از مسیر به بازنگری در نحوه تعامل و تفویض اختیار به مؤسسات اجرایی بازمی‌گردد موسسه‌ها، مجری انجام کارها هستند نه تصمیم‌گیر. وظیفه‌شان اجرای پروتکل‌هایی است که به آنها ابلاغ می‌شود. شاید مواردی که شما بیان کردید به صورت جزئی درست باشد اما نمی‌توان همه ناکامی‌ها را به گردن مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر انداخت. البته برخی نارسایی‌ها بوده اما اصلاحات شروع شده است. ما اکنون تلاش می‌کنیم با سیاستگذاری متمرکز، نقش راهبردی خود را حفظ کنیم و حمایت‌گر انجمن‌ها باشیم.

* پاویون ایران در بینال هنر ونیز، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سکوهای جهانی عرضه هنر معاصر، در دوره جدید با چالش‌ها و رویکردهای تازه‌ای همراه شد. سال گذشته در شصتمین بینال ونیز شاهد حضور ایران در ونیز با موضوع «کودکان غزه» بودیم. علیرغم موضوعی به روز در سال گذشته و حضور چهره‌های هنری باسابقه، اما پاویون ایران در محل مناسبی قرار نداشت و همین موضوع سبب برخی نارضایتی‌ها شد. برخی معتقدند عملکرد ایران در بینال ونیز در دوره‌های قبل‌تر نیز ضعیف بوده است. دیدگاه شما چیست؟ آیا برای حضور ایران در بینال پیش‌روی ونیز برنامه‌ریزی شده است که مشکلاتی نظیر محل پاویون مانند دوره قبل پیش نیاید؟

اداره‌کل هنرهای تجسمی در تلاش است با بازنگری در نحوه برگزاری، سیاستگذاری و تعاملات بین‌المللی، شأن واقعی هنر معاصر ایران را در این رویداد جهانی ارتقا دهد. پاویون ایران در ونیز در واقع یک ویترین جهانی برای معرفی هنر معاصر ایران است. در این سال‌ها، با وجود تلاش‌هایی که انجام شده، متأسفانه هنوز نتوانسته‌ایم آن جایگاه واقعی را که هنر ایران شایسته‌اش است در این رویداد تثبیت کنیم. دلیلش هم این است که بینال هنر ونیز فقط یک نمایشگاه نیست؛ بلکه بستری استراتژیک برای دیپلماسی فرهنگی است و نیاز به برنامه‌ریزی دقیق، سیاستگذاری شفاف و اجراهای حرفه‌ای دارد.

تغییر فرآیند حضور در ونیز؛ نقش مؤسسات در تصمیم‌گیری‌ها بازنگری می‌شود

نقدها وارد است و ما هم انکار نمی‌کنیم. اتفاقاً بازخوانی دقیق همین تجربه‌ها باعث شد که در دوره جدید، موضوع پاویون ونیز را با جدیت بیشتری دنبال کنیم. یکی از اشکالات این بود که فرآیند انتخاب هنرمند یا کیوریتور گاهی شفاف نبوده و این باعث ایجاد حاشیه‌های غیرضروری شده‌است. ما قصد داریم در دوره‌های آتی، این انتخاب‌ها را از طریق فراخوان رسمی و با حضور شورای سیاستگذاری متخصص انجام دهیم تا هم شفافیت ایجاد شود و هم سرمایه اجتماعی این رویداد حفظ شود.

یکی از اشکالات در حضور ایران در شصتمین بینال هنر ونیز بود که فرآیند انتخاب هنرمند یا کیوریتور گاهی شفاف نبوده و این باعث ایجاد حاشیه‌های غیرضروری شده‌است. ما قصد داریم در دوره‌های آتی، این انتخاب‌ها را از طریق فراخوان رسمی و با حضور شورای سیاستگذاری متخصص انجام دهیم تا هم شفافیت ایجاد شود و هم سرمایه اجتماعی این رویداد حفظ شود

* اداره‌کل هنرهای تجسمی چطور به این موضوع ورود کرده است؟

ما در حال حاضر در مرحله تدوین ساختار جدید برای مدیریت پاویون هستیم. رویکردمان این نیست که حتماً خودمان برگزار کننده مستقیم باشیم؛ بلکه می‌خواهیم نقش ناظر، تسهیل‌گر و سیاستگذار را داشته باشیم و اجرای پاویون را به بخش حرفه‌ای و خصوصی بسپاریم. به عبارتی دیگر، از تصدی‌گری عبور کرده‌ایم و به سمت حکمرانی فرهنگی حرکت کرده‌ایم.

* فرآیند انتخاب تیم برگزار کننده چطور خواهد بود؟

ما در تلاش هستیم ترکیب شورای سیاستگذاری پاویون را به نحوی طراحی کنیم که نمایندگان واقعی هنر معاصر ایران، از انجمن‌ها، دانشگاه‌ها، کیوریتورها و هنرمندان مستقل در آن حضور داشته باشند. تصمیم داریم همه چیز در قالب فراخوان عمومی انجام شود و با شاخص‌های مشخص، انتخاب کیوریتور یا هنرمند منتخب نیز دقیقاً باید بر همین اساس باشد، شفاف، حرفه‌ای و قابل دفاع.

* برخی نقدها به نحوه معرفی هنرمندان ایرانی در ونیز بسیار تند بود. این نقدها را شنیدید؟

اتفاقاً یکی از نقاط قوت ما این بود که نقدها را نادیده نگرفتیم. بسیاری از این نقدها درست بودند؛ از نوع انتخاب هنرمند، تا سطح کیفی آثار ارائه‌شده، تا حتی نحوه اطلاع‌رسانی. برخی آثار به درستی معرفی نشده بودند و حتی در ونیز هم در سایه باقی مانده بودند. ما باور داریم که هنرمند ایرانی ظرفیت جهانی دارد اما اگر زیرساخت عرضه فراهم نباشد، اثر هرچقدر هم قوی باشد، دیده نمی‌شود. این نگاه سبب شد که بازتعریفی اساسی را در نحوه برگزاری پاویون آغاز کنیم.

* گفته می‌شود شاید به این دلیل که پاویون ایران بیش از حد دولتی اداره می‌شود، دچار این آسیب‌ها شده است. آیا این موضوع از نظر شما درست است؟

این یک نقد جدی است. ما هم در اداره‌کل به این نتیجه رسیده‌ایم که این رویداد نباید صرفاً با سازوکار دولتی پیش برود. از همین‌رو قصد داریم ساختار اجرایی پاویون را به نهادی مستقل، اما پاسخ‌گو به شورا، بسپاریم. به‌عبارت دیگر، دولت باید نقش سیاستگذار و ناظر را ایفا کند و اجرا را به بدنه حرفه‌ای واگذار کند. این تغییر، نه تنها کیفیت را بالا می‌برد، بلکه مسئولیت‌پذیری و شفافیت را هم بیشتر می‌کند.

* آیا حضور در بینال ونیز تنها هدف اداره‌کل هنرهای تجسمی در حوزه بین‌الملل است، در حالی که آرت‌فرها و اکسپوهایی نیز در سراسر جهان برگزار می‌شود؟

خیر، ونیز فقط یک نقطه آغاز است. ما می‌خواهیم حضور جهانی هنرهای تجسمی ایران را در قالب «پلتفرم دیپلماسی هنری» بازتعریف کنیم. بنا داریم در رویداد هنری کشورهای دیگر نیز حضور داشته باشیم، یعنی پاویون ایران در ونیز فقط یکی از چند رویداد جهانی باشد که هنر ایران در آن به‌شکل مؤثر و برنامه‌ریزی‌شده شرکت می‌کند. از دوسالانه‌های استانبول و شارجه، تا همکاری‌های دوجانبه با کشورهای دیگر. این گام‌ها نیازمند ساختار حمایتی مستمر، شبکه‌سازی بین‌المللی و مشارکت هنرمندان است. ما در این مسیر هستیم.

در مجموع، نگاه اداره‌کل هنرهای تجسمی به پاویون ونیز دیگر مانند گذشته نیست. این پاویون قرار است نه صرفاً به‌عنوان یک رویداد تزئینی، بلکه به‌عنوان بخشی از پروژه کلان دیپلماسی فرهنگی ایران، بازطراحی شود. اگر این روند شفاف و حرفه‌ای ادامه پیدا کند، بی‌تردید هنر معاصر ایران نه‌تنها در ونیز، بلکه در عرصه جهانی جایگاه درخورتری خواهد یافت.

ادامه دارد…

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *