پدیده تهلنجی، اصطلاحی است برای واردات غیررسمی کالا از طریق ملوانان و لنجهای سنتی در سواحل جنوبی کشور. اگر تا دیروز تنها پارچه و لوازم خانگی تهلنجی میشد، امروز رک و سرور و سوییچ و روتر نیز در کارتنهای بدون برچسب، با چاشنی گرد و غبار خاورمیانه، تهلنجی شدهاند.
این مسیر قاچاقگونه در حال تبدیل شدن به یک کانال تأمین اصلی تجهیزات ICT برای شرکتهای ایرانی است. اما چرا؟
تحریم، دلار و رنج تجهیزات نو
وقتی سرور hp یا سوئیچ Cisco با قیمت دلاری وارد میشود و از آنسو دلار از مرز ۸۰ هزار تومان عبور کرده، خرید یک تجهیز نو با ضمانت، آرزویی دور برای بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط شده. در کنار آن، تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای قانونی واردات، شرایطی ساخته که حتی شرکتهای دولتی و نیمهدولتی نیز ناگزیر به استفاده از تجهیزات دستدوم، بدون سند و مدرک هستند.
تهلنجی این خلا را پر کرده؛ با قیمتی که گاهی یکدهم نرخ رسمی است، تجهیزات قدیمی (ولی همچنان کاربردی) از انبارهای دستدوم فروشان آسیای شرقی و اروپا، مستقیم و بیواسطه وارد ایران میشود.
تهران: مرکز دپوی تجهیزات دستدوم جهان
تهران، امروز در کنار دوبی، یکی از هابهای دپوی تجهیزات قدیمی فناوری شده. تجهیزاتی که عمرشان از سن مدیرعامل شرکت بیشتر است، با رنگ و لعاب “استوک اروپایی” یا “آکبند بدون جعبه” وارد بازار میشوند. این انبارها تبدیل به بازار اصلی تأمین تجهیزات برای استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و حتی پروژههای دولتی شدهاند.
اما پشت این صرفهجویی، یک تهدید جدی پنهان است: ریسکهای فنی، امنیتی و حتی اطلاعاتی استفاده از تجهیزات تهلنجی بدون نظارت، احتمال خرابی ناگهانی تجهیزات را افزایش میدهد؛ دیتاسنتر خاموش میشود و پاسخ همیشگی این است: «برق رفت، اومد، سیستم پرید.»
وجود تجهیزات جاسوسی و آلوده به backdoor در سختافزارها، مثل ماژولهای جاسوسی کریر (Carrier grade)، بهشدت نگرانکننده است. مخصوصاً در تجهیزاتی که از آمریکا، اروپا یا حتی سرزمین های اشغالی میآیند.
امکان ورود بردهای خطرناک یا جعلی تحت عنوان «سرور» و «سوییچ» وجود دارد؛ چون هیچ نهاد تخصصیای در بدو ورود آنها را بررسی نمیکند. در واقع، سرنوشت امنیت سایبری کشور را سپردهایم به شوتیای که گازش را تا تهران میچسباند!
پشت این تهلنجی، واقعیتی اقتصادی پنهان است
نمیتوان منکر شد که تهلنجی، در این وانفسای ارزی، تنها مسیر زنده ماندن برای بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط شده است. این شرکتها، توان خرید از نمایندگیهای رسمی یا واردات با ارز نیمایی را ندارند. به لطف تهلنجی، میتوانند دیتاسنتر کوچک خود را با هزینهای معقول راهاندازی کنند، خدمات دهند، اشتغال ایجاد کنند و اقتصاد دیجیتال کشور را سرپا نگه دارند.
راهکار چیست؟ دولت باید چه کند؟
نظارت فنی روی تجهیزات واردشده، حتی بهصورت غیررسمی: میتوان مراکز آزمایش و آنالیز سختافزار ایجاد کرد که بهطور رایگان یا ارزان تجهیزات تهلنجی را تست امنیتی و فنی کنند. اگر نمیتوان جلوی ورود را گرفت، لااقل سلامت آن را تضمین کنیم.
حمایت از واردات تجهیزات دستدوم با چارچوب رسمی و مالیات کم: مدل واردات دستدوم قانونی، سالهاست در کشورهای دیگر با موفقیت اجرا شده. اگر همین کالاها با ثبت، بررسی و مالیات کم وارد شود، هم بازار تهلنجی رسمی میشود، هم نظارت شکل میگیرد.
ایجاد مشوق برای شرکتهای داخلی جهت تولید تجهیزات داخلی یا بازسازی تجهیزات خارجی: اگر بتوانیم مراکزی برای بازسازی تخصصی تجهیزات با کیفیت بالا ایجاد کنیم، هم اشتغالزایی میشود، هم امنیت و کیفیت افزایش مییابد.
دسترسی شرکتهای دانشبنیان به تجهیزات نو با ارز ترجیحی یا تسهیلات بلندمدت: اگر یک شرکت نوپا بداند میتواند با تسهیلات ۵ ساله یا نرخ ارزان، تجهیز نو بخرد، دیگر به سراغ لنج و شوتی نمیرود.
لنجها تجهیزات میآورند، ولی مسئولیت با کیست؟
در نهایت، نمیتوان با شمشیر قانون جلوی همه لنجها را گرفت؛ اما میتوان با عقلانیت و سیاستگذاری هوشمند، ورود تجهیزات را از یک خطر امنیتی و فنی به فرصتی اقتصادی و زیرساختی تبدیل کرد.
در دنیایی که چین با پهپاد حمل سرور میکند و اروپا روی سرورهای کوانتومی سرمایهگذاری میکند، ما هنوز منتظر هستیم ببینیم امروز شوتی به مقصد رسید یا پلیس مرز توقیفش کرد!
نظرات کاربران